قسمت دوم خلاصه داستان مباهله
به مسلمانان بدهند و نیز اگر جنگی اتفاق افتاد سی عدد زره جنگی و سی عدد نیزه و سی رأس اسب به عنوان امانت در اختیار مسلمانان قرار بدهند که پس از جنگ به خودشان عودت داده شود.
روایت شده است که اسقف نجران گفته بود:
من قیافههایی را میبینم که اگر از خدا بخواهند که کوه را از جای خود بکَند، کوه کنده میشود، با آنان مباهله نکنید که هلاک میشوید و تا روز قیامت یک نصرانی در روی زمین پیدا نمیشود. و پیامبر گفته بود: به خدا قسم اگر مباهله میکردند، به صورت میمون و خوک مسخ میشدند و در میان آتش میسوختند و سالی نمیگذشت مگر اینکه تمام نصاری هلاک میشدند.
و نیز روایت شده که گروه نصاری به نجران برگشتند. چندی نگذشت که عاقب و سید خدمت پیامبر رسیدند و مسلمان شدند و هدایایی به آن حضرت تقدیم کردند.
در اینجا به ذکر چند نکته میپردازیم:
1. مباهله، مخصوص پیامبر نبود و در هر زمان کسی که به مرام و عقیدهخود اطمینان کامل دارد، میتواند مباهله کند و البته در موضوعات کوچک نباید مباهله کرد، بلکه مباهله مخصوص موارد مهمی است که اساس دین در خطر باشد.
2. هر چند که در آیه شریفه، «نسائنا» و «انفسنا» به صورت جمع آمده ولی به اجماع مفسران، پیامبر خدا فاطمه زهرا علیهاالسلام را به عنوان مصداق «نسائنا» و علی بن ابیطالب علیهالسلام را به عنوان مصداق «انفسنا» آورد و این منقبتی عظیم و فضیلتی بزرگ برای حضرت علی علیهالسلام است که پیامبر از او به عنوان جان خود یاد میکند و هیچ کس جز علی این فضیلت را ندارد.
این منقبت برای اهل بیت علاوه بر منابع شیعی، در بیشتر روایات اهل سنت هم نقل شده است که دو نمونه آن نقل میشود:
عامربن سعد میگوید: وقتی این آیه (آیه مباهله) نازل شد، پیامبر صلیاللهعلیهوآله علی و فاطمه و حسن و حسین علیهمالسلام را خواند و گفت:
«خدایا اینها اهل بیت من هستند » (1)
از سُدِّی در تفسیر آیه (تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم) نقل شده که پیامبر صلیاللهعلیهوآله دست حسن و حسین و فاطمه علیهمالسلام را گرفت و به علی علیهالسلام گفت: تو هم با ما بیا او هم با آنها خارج شد ولی نصاری در آن روز نیامدند و گفتند ما میترسیم که این شخص پیامبر باشد و دعای پیامبر مانند دیگران نیست و لذا آن روز نیامدند و پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: اگر میآمدند، آتش میگرفتند. پس با پیامبر مصالحه کردند… (2)
3 ـ نجران نام شهری در یمن بود که مرکز مسیحیان آن منطقه بود و در آنجا معبدی داشتند که مورد احترام همه مسیحیان بود و به آنجا کعبه نجران میگفتند و راهبان واسقفهای بزرگ نصارای منطقه در آنجا بودند و هیئتی که به مدینه برای دیدار با حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله آمد از علمای همانجا بودند و به طوری که دیدیم، حاضر به مباهله نشدند و با پیامبر مصالحه کردند.
نپذیرفتن واقعیت و خیالپردازی افسردگی را به دنبال دارد
علی علیهالسلام میفرماید:
«واقعیت را بپذیر و از خیالپردازری و دلواپسی پرهیز کن که ناامید میشوی و از تلاش باز میمانی و افسردگی تو را فرا میگیرد».
«ایّاک والجَزَع فانّه یقطعُ الأمل و یضعف العمل و یورث الهمَّ» (3)
پی نوشت:
حاکم نیشابوری، المستدرک، ج 3 ص 150
تفسیر طبری (جامع البیان) ج 3 ص 300
میزان الحکمة، ترجمه سید رضا شیخی، ج3، ش 37